عشق واقعی دیدار من و تو |
|||
پنج شنبه 25 اسفند 1390برچسب:, :: 15:15 :: نويسنده : ღ♥takdel♥ღ
چه روز روزگاری داشتم با تو چه رویای مهالی داشتم با تو برای دیدنت از عشق می شدم لبریز چه آسون می شکستم با نگاه تو همه شبهام تو رویا با تو سر کردم چه زیبا بود خیال بودن با تو تورو در عشق و عشق و در خودم دیدم شب روزم یکی می شد برای بودن با تو شکستم از غم دوری ، شکستم از غم هجران ولی هرگز نکردم شکو ها با تو بیادت سوختم هر شب چه بی پروا ولی هرگز نگفتم از غم دوری برای تو من به خاطرت گذشتم از همه دارو ندارم تا که تنها من بمونم توی خاطرات تو خودمو به آتیش کشیدم فقط برای تو تا بسوزم ، آب شم ، لبریز شم از چشای تو مرا آزورده دل کردی و رفتی ولی هرگز نکردم جز دعا چیزی برای تو سهمم از دنیا گوشه ی کنج قفس شد نشستم گوشه ی کنج قفس به یاد تو سهمم از جاده ی عشق نفس ، نفس شد داره وایمیسته دلم تو سینه ام برای تو از همه دارو ندارم این دلم مونده برام دیگه چیزی ندارم که ببازم اینم برای تو غم هجران مرا سنک شنیدو دل سنگم شکست به که گویم ماجرای سرگذشتم با تو
پنج شنبه 25 اسفند 1390برچسب:, :: 15:15 :: نويسنده : ღ♥takdel♥ღ
حلول سال نو و بهار پرطراوت را که نشانه قدرت لایزال الهی و تجدید حیات طبیعت می باشد رابه تمامی عزیزان تبریک و تهنیت عرض نموده و سالی سرشار از برکت و معنویت را ازدرگاه خداوند متعال و سبحان برای شماعزیزان مسئلت مینماییم فرا رسیدن نوروز باستانی. یادآور شکوه ایران و یگانه یادگار جمشید جم بر همه ایرانیان پاک پندار، راست گفتار و نیک کردار خجسته باد سلامت سعادت سیادت سُرور سَروری سبزی و سَرزندگی هفت سین سفره ی زندگیتان باد با خوبی ها و بدی ها، هرآنچه که بود؛ برگی دیگر از دفتر روزگار ورق خورد، برگ دیگری از درخت زمان بر زمین افتاد، سالی دیگر گذشت روزهایت بهاری و بهارت جاودانه
و پرنده های خسته بر می گردند و دراین رویش سبز دوباره…من…تو…ما… کجا ایستاده اییم.سهم ما چیست؟..نقش ما چیست؟…پیوند ما در دوباره شدن با کیست؟… زمین سلامت می کنیم و ابرها درودتان باد و چون همیشه امیدوار وسال نومبارک اگر چه یادمان می رود که عشق تنها دلیل زندگی است اما خدا را شکر که نوروز هر سال این فکر را به یادمان می آورد.پس نوروزت مبـــارک که سالت را سرشار از عشق کند یادم باشد که زیبایی های کوچک را دوست بدارم حتی اگر در میان زشتی های بزرگ باشند یادم باشد که دیگران را دوست بدارم آن گونه که هستند ، نه آن گونه که می خواهم باشند یادم باشد که هرگز خود را از دریچه نگاه دیگران ننگرم که من اگر خود با خویشتن آشتی نکنم هیچ شخصی نمی تواند مرا با خود آشتی دهد یادم باشد که خودم با خودم مهربان باشم چرا که شخصی که با خود مهربان نیست نمی تواند با دیگران مهربان باشد. سال نو و بهاری نو فرصتی برای تازه شدن و بازنگریستن بر چگونه زیستن میبینم برای وجود نازنینت در این فرصت نو شوری نو برای ساختن و بهتر زیستن آرزو میکنم. امیدوارم همیشه سلامت و سرزنده و مهربان و روشن بین باقی بمانی جمعه 12 اسفند 1390برچسب:, :: 21:50 :: نويسنده : ღ♥takdel♥ღ
ساعت ۲ نصف شب در یک اتاق دانشجویی
![]() ساعت ۳ نصف شب کل خوابگاه منهای سرپرست
![]() ساعت ۴ صبح هنگام خواب
![]() وضعیت تحصیل در خوابگاه
![]() ![]() ![]() اولین روزهای خوابگاه
![]() گفت و گوی صمیمانه برسرآماده کردن صبحانه بعد از گذست چند روز
![]() پایان گفت و گو
![]() امکانات غذایی در خوابگاه
![]() طریقه ظرف شستن در خوابگاه
![]() اواخر ترم وضعیت ۷۰درصد دانشجویان
![]() و این هم آخر عاقبتش!!
![]() سه شنبه 9 اسفند 1390برچسب:, :: 21:56 :: نويسنده : ღ♥takdel♥ღ
دفتر عشـــق كه بسته شـد ديـدم منــم تــموم شــــــــــــــــــدم
دو شنبه 7 اسفند 1390برچسب:, :: 23:48 :: نويسنده : ღ♥takdel♥ღ
قلب من می گیره از این فاصله
از من گرفتی ناگهان گرمای خود را
![]()
من به دنبال کسی میگردم که نگاهش، نفسش بوی خدا را دارد.
همه جان مهتاب است؛مست آلوده به عشق؛بی صدا اما نه!
همه جانش فریاد؛ همه روحش بی تاب!
من به دنبال کسی میگردم که تقدس ز نگاهش جاریست!!
حسرت و سوختن وآه چه سود؟
تا خدا خواهم رفت؛درپی یافتنش من به دنبال کسی میگردم که نگاهش، نفسش بوی خدا را دارد.
همه جان مهتاب است؛مست آلوده به عشق؛بی صدا اما نه!همه جانش فریاد؛ همه روحش بی تاب!
تا خدا خواهم رفت؛درپی یافتنش سر به افق خواهم کوفت.
اشک وآه و سخن وناله چه سود..
سر به افق خواهم کوفت.
اشک وآه و سخن وناله چه سود..
درباره وبلاگ به نام خدایی که هستی را با مرگ, دوستی را بی رنگ, زندگی را با رنگ, عشق را رنگارنگ, رنگین کمان را هفت رنگ, شاپرک را صد رنگ, و من را دلتنگ دوستان آفرید..... سلام به همه ی دوستای گلم خوش اومدید به وبلاگ خودتون امیدوارم خوشتون بیاد. آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پیوندهای روزانه پيوندها
![]() نويسندگان |
|||
![]() |