عشق واقعی دیدار من و تو |
|||
شنبه 22 بهمن 1390برچسب:, :: 19:14 :: نويسنده : ღ♥takdel♥ღ
منو حالا نوازش کن .... که این فرصت نره از دست ::
:: شاید این اخرین باره .... که این احساسه زیبا هست ::
:: منو حالا نوازش کن .... همین حالا که تب کردم ::
:: اگه لمسم کنی شاید .... به دنیای تو برگردم ::
:: هنورم میشه عاشق بود .... تو باشی کاره سختی نیست ::
:: بدون مزر با من باش .... اگرچه دیگه وقتی نیست ::
:: نبینم این دمه اخر .... تو چشمات غصه میشینه ::
:: همه اشکاتو میبوسم ....میدونم قسمتم اینه ::
::تو از چشمای من خوندی....که از این زندگی خسته ام::
::کنارت اونقدر ارومم....که از مرگ هم نمیترسم::
::تنم سرده ولی انگار....تو دستای تو اتیشه::
::خودت پلکامو میبندی....و این قصه تموم میشه::
::هنوزم میشه عاشق بود....توباشی کاره سختی نیست::
::بدون مرز با من باش....اگرچه دیگه وقتی نیست::
::نبینم این دم اخر....تو چشمات غصه میشینه::
::همه اشکتو میبوسم....میدونم قسمتم اینه:: نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ به نام خدایی که هستی را با مرگ, دوستی را بی رنگ, زندگی را با رنگ, عشق را رنگارنگ, رنگین کمان را هفت رنگ, شاپرک را صد رنگ, و من را دلتنگ دوستان آفرید..... سلام به همه ی دوستای گلم خوش اومدید به وبلاگ خودتون امیدوارم خوشتون بیاد. آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پیوندهای روزانه پيوندها
![]() نويسندگان |
|||
![]() |