عشق واقعی دیدار من و تو |
|||
یک شنبه 23 بهمن 1390برچسب:, :: 19:46 :: نويسنده : ღ♥takdel♥ღ
متــــــــاسفم
متاسفم برات
ترک کردن ِ آدمها هم آدابی دارد ! یک شنبه 23 بهمن 1390برچسب:, :: 19:43 :: نويسنده : ღ♥takdel♥ღ
من امشب تا سحر خوابم نخواهد برد همه اندیشه ام اندیشه ی فرداست وجودم از تمنای تو سرشار است زمان در بستر شب خواب و بیدار است هوا آرام ، شب خاموش ، راه ِ آسمان ها باز خیالم چون کبوترهای وحشی می کند پرواز رَود آنجا که می یافتند کولی های جادو گیسوش شب را همان جاها که شب ها در رواق کهکشان ها خود می سوزند همان جاها که اختر ها به بام قصر ها مشعل می افروزند همان جاها که رهبانان ِ معبدهای ظلمت نیل می سایند همان جا ها که پشت پرده ی شب دختر خورشید فردا را می آرایند همین فردای افسون ریز رویایی همین فردا که راه خواب من بسته است همین فردا که روی پرده ی پندار من پیداست همین فردا که ما را روز دیدار است همین فردا که ما را روز آغوش و نوازش هاست همین فردا همین فردا من امشب تا سحر خوابم نخواهد برد زمان در بستر شب خواب و بیدار است سیاهی تار می بندد چراغ ماه لرزان از نسیم سرد پاییز است دل بی تاب و بی آرام من از شوق لبریز است به هر سو چشم من رو میکند فرداست سحر از ماورای ظلمت شب می زند لبخند قناری ها سرود صبح می خوانند من آنجا چشم در راه توام ناگاه تو را از دور می بینم که می آیی تو را از دور می بینم که می خندی تو را از دورمی بینم که می خندی و می آیی نگاهم باز حیران تو خواهد ماند سراپا چشم خواهم شد
شنبه 22 بهمن 1390برچسب:, :: 21:40 :: نويسنده : ღ♥takdel♥ღ
شبیه برگ پاییزی پس از تو قسمت بادم
خداحافظ ، و این یعنی در اندوه تو می میرم
در این تنهایی مطلق ، که می بندد به زنجیرم
و برف نا امیدی بر سرم یکریز می بارد
چگونه می روی با اینکه می دانی چه تنهایم ؟
خداحافظ ، به پایان آمد این دیدار پنهانی
خداحافظ ، بدون من یقین دارم که می مانی!!!
شنبه 22 بهمن 1390برچسب:, :: 19:14 :: نويسنده : ღ♥takdel♥ღ
منو حالا نوازش کن .... که این فرصت نره از دست ::
:: شاید این اخرین باره .... که این احساسه زیبا هست ::
:: منو حالا نوازش کن .... همین حالا که تب کردم ::
:: اگه لمسم کنی شاید .... به دنیای تو برگردم ::
:: هنورم میشه عاشق بود .... تو باشی کاره سختی نیست ::
:: بدون مزر با من باش .... اگرچه دیگه وقتی نیست ::
:: نبینم این دمه اخر .... تو چشمات غصه میشینه ::
:: همه اشکاتو میبوسم ....میدونم قسمتم اینه ::
::تو از چشمای من خوندی....که از این زندگی خسته ام::
::کنارت اونقدر ارومم....که از مرگ هم نمیترسم::
::تنم سرده ولی انگار....تو دستای تو اتیشه::
::خودت پلکامو میبندی....و این قصه تموم میشه::
::هنوزم میشه عاشق بود....توباشی کاره سختی نیست::
::بدون مرز با من باش....اگرچه دیگه وقتی نیست::
::نبینم این دم اخر....تو چشمات غصه میشینه::
::همه اشکتو میبوسم....میدونم قسمتم اینه:: شنبه 22 بهمن 1390برچسب:, :: 19:10 :: نويسنده : ღ♥takdel♥ღ
صبر کن عشق تو تفسیر شود بعد برو یا دل از ماندن تو سیر شود بعد برو خواب دیدی که دل دست به دامان تو شد تو بمان خواب تو تعبیر شود بعد برو لحظه ای باد تو را خواند که با او بروی تو بمان تا به یقین دیر شود بعد برو صبر کن عشق زمینگیر شود بعد برو یا دل از دیده ی تو سیر شود بعد برو تو اگر کوچ کنی بغض خدا می شکند تو بمان گریه به زنجیر شود بعد برو . شنبه 22 بهمن 1390برچسب:, :: 17:26 :: نويسنده : ღ♥takdel♥ღ
به نام خدایی که در این نزدیکیست... با مداد رنگی روز آمدنت را نقاشی می کنم و جاده های رفتنت را خط خطی! کسی برای من مهم نیست بیا غلط های زندگیم را به من بگو و زیر اشتباهاتم را خط بکش بودنت مثل دریایی مرا در بر می گیرد آن جا که تو هستی ما هی ها هم نمی توانند ترا ببینند چه رسد به من وقتی تو هستی شادم شاده شاد ونبودت پر از دلهره و تشویش ..... کدام صبح می آیی؟ کدام چمدان مال توست؟ کدام دست ترا به من می رساند؟ بیا که درد دلم را فقط تو می فهمی ... تو را هیچ گاه نمی توانم از زندگیم پاک کنم چون تو پاک هستی می توانم تو را خط خطی کنم که آن وقت در زندان خط هایم برای همیشه ماندگار شوی بیا و اشتباهاتم را به من گوش زد کن بیا که محتاج آغوش گرمت هستم و حال آمدی و در آغوشت آروم آرومم آرامش در کنار تو زیباست دوست داشتنی ست عشق است زندگیست ... شنبه 22 بهمن 1390برچسب:, :: 17:25 :: نويسنده : ღ♥takdel♥ღ
شنبه 22 بهمن 1390برچسب:, :: 17:19 :: نويسنده : ღ♥takdel♥ღ
چقدر خوشبخته اونی که تورو داره شنبه 22 بهمن 1390برچسب:, :: 17:15 :: نويسنده : ღ♥takdel♥ღ
انگاری من زیادی ام چرا فرق نداره می خوام برم از پیش تو چرا برات فرق نداره انگاری از گذشته مون دیگه بازی بسه می خوام برم از پیش تو
چرا برات فرق نداره
شنبه 22 بهمن 1390برچسب:, :: 17:13 :: نويسنده : ღ♥takdel♥ღ
درباره وبلاگ به نام خدایی که هستی را با مرگ, دوستی را بی رنگ, زندگی را با رنگ, عشق را رنگارنگ, رنگین کمان را هفت رنگ, شاپرک را صد رنگ, و من را دلتنگ دوستان آفرید..... سلام به همه ی دوستای گلم خوش اومدید به وبلاگ خودتون امیدوارم خوشتون بیاد. آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پیوندهای روزانه پيوندها
![]() نويسندگان |
|||
![]() |